آب افتادن

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

آب افتادن [به / تو / در جایی]

جریان یافتن آب به جایی. جمع شدن آب در محلی: «آب افتاد تو زیرزمین، هر چه بود از میان برد.»

مترادف آب، راه کردن و آب سر کردن .