آب انداختن

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

آب انداختن

جریان دادن آب به جایی. جاری کردن آب، مثلن به حوض یا آب‌انبار: «پریشب حوض را آب انداختیم.»

مترادف آب بستن * آب سر دادن.