آب اومد.ـ کدوم آب؟
آب اومد.ـ کدوم آب؟ ترانهیی بسیار قدیمی است که به صورت سؤال و جواب اجرا میشود، خواه میان دو نفر، و خواه میان یک نفر به عنوان اوستا و دیگران که نقش شاگرد را بازی میکنند. ــ هم ترانه و همبازی به نام یه مرغ زردی داشتم نیز مشهور است.
اوستا ــ یه مرغ زردی داشتم
خیلی دوستش میداشتم
تولههه۱ اومد و بردش
سر پا نشس2 و خوردش...
سگ اومد
شاگردها ــ کدام سگ؟
اوستا ــ همون سگ که مرغو خورده
شاگردها ــ کدوم مرغ؟
اوستا ــ همون مرغ زرد پاکوتا، گردن هما 3 *
که شیش قرون
تا هَش قرون4
میخریدنش
نِمدادمش5
چوب اومد
شاگردها ــ کدوم چوب؟
اوستا ــ همون چوب که سگ رو کشته
شاگردها ــ کدوم سگ؟
اوستا ــ همون سگ که مرغو خورده
شاگردها ــ کدوم مرغ؟
اوستا ــ همون مرغ زرد پاکوتا، گردن هما
که شیش قرون
تا هش قرون میخریدنش
نمدادمش...
تَش6 اومد
شاگردها ــ کدوم تش؟
اوستا ــ همون تش که چوب سوزونده
شاگردها ــ کدوم چوب؟
اوستا ــ همون چوب که سگ رو کشته
شاگردها ــ کدوم سگ؟ اوستا ــ همون سگ که مرغو خورده
شاگردها ــ کدوم مرغ؟
اوستا ــ همون مرغ زرد پاکوتا، گردن هما
که شیش قرون
تا هش قرون
میخریدنش
نمدادمش...
آب اومد
شاگردها ــ کدوم آب؟
اوستا ــ همون آب که تش خاموش کرد
شاگردها ــ کدوم تش؟
اوستا ــ همون تش که چوب سوزونده... الی آخر
ترانه آخر و انجامی ندارد و میتواند بر حسب استعداد اوستا و حوصلهی شاگرد یا شاگردان به اشکال مختلفِ پیشبینی نشده ادامه یابد. مثلاً:
اوستا ــ خر اومد
شاگردها ــ کدوم خر؟
اوستا ــ همون خر که آبو خورده
ــ کدوم آب؟
ــ همون آب که تش خاموش کرد
ــ کدوم تش؟
..........................
و باز فیالمثل:
اوستا ــ زن اومد
شاگردها ــ کدوم زن؟
ــ همون زن که خر سوار شد
ــ کدوم خر؟
ــ همون خر که آبو خورده
ــ کدوم آب؟
والی آخر.
- روایتی که ص. هدایت ضبط کرده، از اینجا به بعد به صورت برگردان ترانه در میآید و چنین است:
اون مرغ زرد پاکوتا
سینه سرخِ دُم طلا
سیا سفید، گلْباقلا
صد تومن دادن ندادمش،
اون سگه مفتی بردش
سر پا نشس و خوردش.
- روایت دیگر:
ــ آب اومد و آب اومد
ــ کدوم آب؟
ــ همون آب که چوبو برده
ــ کدوم چوب؟
ــ همون چوب که پشت در بود
ــ کدوم در؟
ــ همون در که شب نبستی
ــ کدوم شب؟
ــ همون شب که خرسه اومد
ــ کدوم خرس؟
ــ همون خرس که مرغ برده (یا مرغه رو برد)
ــ کدوم مرغ؟
ــ همون مرغ زرد پاکوتا، گردن بلند
که توی7 بازار
به سی تومن
میخریدنش
نمیدادمش.
خرسه اومد و بردش
چتلی8 نشست و خوردش.
- ژوکوفسکی نیز چند سطری از برگردان این ترانه را که به عنوان ترانهیی مستقل به سال 1886 در شیراز ضبط کرده در کتاب خود آورده است. وی در مقدمهی چندسطری ترانه مینویسد: «کودکان شیراز بازیهای گوناگونی دارند. از آن جمله در کوچهها گردهم میآیند، یکی این ابیات را میخواند و دیگران آنها را به آواز بلند دَم میگیرند:
یک مرغ زردی داشتیم
درست نگاهش نداشتیم
شغال آمد و بردش
چولنگی9 نشست و خوردش.
بچههای شیرازی، آهوو10 کنید!
پانوشت
- ۱ (تلفظ Tule-he) توله با حالت معرفه: آن توله
- 2 نشست. این کلمه را به گونههای دیگر نیز تلفظ میکنند، چنان که نیشَس و نِشِسّ.
- 3 دارای گردنی چون همای (مرغ افسانهیی)
- 4 شش قرآن تا هشت قران
- 5 نمیدادمش
- 6 (تلفظ Tash) کوتاهشدهی آتش است.
- 7 بدون کسرهی اضافه tu-y bazar تلفظ میشود.
- 8 (تلفظ Cotoli) کلمهی لُری است به معنای چمباتمه نشستن.[آقای قاسمزاده، بابل] ضمنن نگاه کنید به حاشیهی 9.
- 9 چولنگی را در برگردان روسی ترانه «مانند کسی که پا پیشلَنگ است» یا «لَنگوار» ترجمه کرده است که احتمال نمیرود درست باشد.ضمنن نگاه کنید به حاشیهی 8.
- 10در لغتنامهی انتهای کتاب ژوکوفسکی، تنها به گذاشتن نشانهی جزمی روی حرف آخر آهوو اکتفا شده است که تلفظ دقیق آن را نشان نمیدهد؛ و آهوو کردن kricat معنی شده که معادل فریاد کشیدن و جیغ زدن است.