آب بستن به...

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

آب بستن به [یا تو یا در]...

آب رها کردن در... جاری کردن آب در... آب زیادی در چیزی یا جایی جاری کردن: «اول غروب آب می‌بستند به آب‌انبار، تا صبح روز بعد هنوز پر نشده بود!»

مترادف آب انداختن.