از آب و گل درآمدن

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

از آب و گِلْ درآمدن

مراحل اولیه‌ی شکل‌پذیری را پشت سر نهادن و به هیأت نهایی خود درآمدن: «نقشه‌ی این ساختمان چیز جالبی است، باید دید دست آخر از آب و گل چه درمی‌آید.» «باید خوشحال باشی که بچه‌هایت از آب و گل درآمده‌اند و هر کدام برای خودشان کسی شده‌اند»

مترادف از پوست درآمدن.