انگار که آبش برده
از کتاب کوچه
انگار که آبش برده!
برای این زیان اهمیتی قائل نیستم. این خسارت را سهل میگیرم. مترادف سگخور! * (به) جهنم! * جهنم سیاه! * به گور سیاه! * شبها پشت چشمم باز میماند! * شبها پابرهنه میخوابم! * کلاغها همه از غصه سیاه میپوشند [یا سیاهپوش میشوند]! * انگار که بادش برده! * به تخمم * به تخم پسرم! * به تخم اسب حضرت عباس! * به فلانم! * به یکوَرِش!