اگر ما برویم پشکلچینی، خره به آب پشکل میاندازد
از کتاب کوچه
اگر ما برویم پشکلچینی، خَره به آب پشکل میاندازد!
(با امکان صرف افعال) در غایت بیاقبالی خود یا دیگری مثل آرند. مترادف آدم بدبخت قدم به دریا بگذارد دریا خشک میشود * بخت که برگردد فالوده دندان میشکند * قدم نامبارک محمود / چون به دریا رسد برآرد دود! * بیطالع اگر مسجد آدینه بسازد / یاطاق فرو ریزد ویا قبله کج آید! * آدمی را که بخت برگردد / شب اول عروس نر گردد / اسبش اندر طویله خر گردد! * یک شب که ما بخواهیم برویم دزدی، مهتاب میشود.