بالارفتن (یا کشیدن) و یک آب هم رویش
از کتاب کوچه
بالارفتن [یا کشیدن] و یک آب هم رویش! (چیزی را ــ)
مال یا نقدینه یا امانتی را چنان به تصاحب درآوردن که استرداد آن دیگر به هیچ روی امکان نداشته باشد: «بیحیا هزار تومان طلب مرا بالا رفت و یک آب هم روش!» «کتابهای مرا که امانت برده بود بالا کشید و یک آب هم روش!»
اصطلاح به صورت خوردن و یک آب هم بالایش (چیزی را ــ) نیز میآید. نگاه کنید به بالا کشیدن و یک آب هم رویش (یا بالایش)خوردن .