بدهکار را که رو بدهی، بستانکار از آب درمی‌آید

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

بدهکار را که رو بدهی، بستانکار از آب درمی‌آید!

مترادف اگر به دزد رو بدهی رئیس کلانتری می‌شود * به روزار رو بدهی قاطی هزار تومنی می‌شود * مرده را که رو بدهی به کفش تِرْ می‌زند [یا خرابی می‌کند یا می‌ریند! * مرده را که سنگین برداری، به تخت و تابوت خرابی می‌کند! * به مرده رو بدهی کونه مرده‌شور می‌گذارد * به مهمان که رو بدهی صاحبخانه می‌شود! * به آدم پرمایه که رو بدهی، لایی و آستر و طلبکار می‌شود! نگاه کنید به 1925