به آب دادن
از کتاب کوچه
به آب دادن
1) از دست دادن. نابود کردن و از میان بردن (مثلن مالی یا ملکی را): «ثروت به آن زیادی را دوساله به آب داد.»
مترادف بر [یا به] باد دادن * به گاییدن دادن * به دولِ [یا فلانِ یا کیرِ] گاو زدن * توش شاشیدن * توش ریدن.
2) چیزی را به جریان آب سپردن: «پوست و آشغال آجیل مشکلگشا را دور نمیریزند، بلکه یکجا جمع میکنند و بعد به آب میدهند.» انداختن هر چیز سبک بر سطح آب.