به امید محسن منشین، محسن آب‌آور نیست

از کتاب کوچه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۵۵ توسط Hossein (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید با 'به امید محسن منشین، محسن آب‌آور نیست! عبارت، بدین صورت، تنها در امثال و حکم (دهخد...' ایجاد کرد)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

به امید محسن منشین، محسن آب‌آور نیست!

عبارت، بدین صورت، تنها در امثال و حکم (دهخدا) آمده است، با این شرح مختصر که: «داشتن این انتظار از او بی‌جا است.»

ظاهرن در این معنی عبارتِ «علیْ‌ اویارِ کسی شدن» مصطلح‌تر است، و علی اویار این‌جا مترادف خَرحَمّال و نوکرِ بی‌جیره و مواجب است؛ کسی که با رنج و زحمت خود وسیله‌ی عیش و آسایش دیگری را فراهم می‌آورد یا تاوان آن را می‌دهد بی‌این‌که در آن سهمی یا از آن نفعی داشته باشد.

سودایی نامی ابیات سستی به هم بسته است که معلوم نیست مضمون آن، حکایت اصلی اصطلاح است یا اصطلاح را به ذوق خود حکایتی پرداخته. ــ به هر حال آن ابیات چنین است:

با زنش مردی شبی شد در فراش

دید کاندر خانه کس ز اغیار نیست

خواست کاویزد بدو، زن منع کرد

ــ رسم زن، اول، به‌جز انکار نیست. ــ

مرد گفت: «این امتناع از بهر چیست؟

«کاین عمل، در شرع، ننگ و عار نیست.»

گفت زن: «چون بعد از آن غسل است فرض،

«دَلْوْ بر چَه، آبْ در انبار نیست.»

داشتندی یک پسر، نامش علی،

بُدگمانِ مَرد کاو بیدار نیست،

گفت: «صبح آرد علی یک دلو آب

«آب آوردن بر او دشوار نیست،

«تو به جای آور بدان غسلِ طهور

عذر دیگر گر تو را در بار نیست!»

بُد علی بیدار و یک‌یک می‌شنید

دید باب از نام دل بردار نیست،

سر برآورد از لحاف خویش و گفت:

«ای پدر! زین وعده‌ها در کار نیست،

«گر به این امید می‌باشی، مباش

«فکر دیگر کن،‌ علی اویار نیست!»