جایی نخوابیدن که زیرِ (آدم) آب بیفتد
از کتاب کوچه
جایی نخوابیدن که زیرِ (آدم) آب بیفتد [یا برود یا بگیرد]
بیش از آن حسابگر و مواظب یا در کار خود آگاه بودن که کسی بتواند لطمهیی به شخص وارد آورد. نقطهی ضعف یا موردی برای حمله و سوءاستفاده به دشمن خود ندادن: «بیخود زحمت نکش که لطمهیی به محمود بزنی: او جایی نمیخوابد که زیرش آب بیفتد.»