خروس آتقی رفته به هیزم...

از کتاب کوچه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۴۵ توسط Hossein (بحث | مشارکت‌ها)

پرش به: ناوبری، جستجو

خروس آتقی رفته به هیزم/ که از بوی دلاویز تو مستم/ کلنگ از آسمان افتاد و نشکست/ وگرنه من همان خاکم که هستم!

ابیاتی است که در پاسخ سخنان نامربوط و بی‌وجه می‌آورند، تا نشان دهند که آنچه مخاطب گفته است جز مطالبی بی‌سروته و فاقد ارتباط نیست.


توضیح

  • ابیات را جاودانیاد علی‌اکبر دهخدا در امثال و حکم بدین شکل و با این تفصیل ضبط کرده است؛ اما معمولن فقط سطور سوم و چهارم آن را به کار می‌برند و غالبن مصراع آخر را به یکی از دو صورت زیر تغییر می‌دهند:

وگرنه من کجا و سرکه‌ترشی یا: وگرنه من کجا و بی‌وفایی


  • مترادف
آش سرد، سار از درخت پرید *من از بهر حسین در اضطرابم / تو از عباس می‌گویی جوابم! 	* در سمرقند گربه دُم دارد/ در بخارا الاغ سُم دارد! * خَسَن و خُسِیْن، دخترانِ [یا برادران] مَغاویّه! * چه 	خوش گفته‌ست سعدی در زلیخا / اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْکأسَاً و ناوِلْها! * امامی را در بصره شغال خورد!.