خر تو(ی) آب خوابیدن

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

خر تو(ی) آب خوابیدن

به مانع و مشکلی اساسی و بازدارنده گرفتار آمدن. به مخمصه‌یی پیش‌بینی نشده دچار شدن.

مترادف گاو زاییدن. * سرِ خر [یا گاو] خمره گیر کردن.