خون را به آب شستن
خون را به آب شستن
هرگاه کسی به قتل میرسیده، رسم بر این بوده است که قاتل تحویل کسان مقتول شود و به وسیلهی ایشان به قصاص برسد یا در برابر تأدیهی خونبهایی آزاد شود. در غیر این صورت، و بهخصوص چنانچه قاتل مورد حمایت عشیره و یا قبیلهی خود قرار میگرفته، کسان مقتول میکوشیدهاند به هر طریق که میسر باشد فردی از خانواده یا حتی قبیله و عشیرهی قاتل را به چنگ آرند و متقابلن به هلاک رسانند؛ به اصطلاح: شستن خون با خون. این عمل که البته از سوی عشیرهی مقابل بیپاسخ نمیمانده گاه سبب کشت و کشتاری مداوم میشده است که سالیان دراز میان افراد دو قبیله یا دو خاندان به طور میانجامیده، تا سرانجام وضعی پیش آید که باعث اعلام خونبس (با خون بست) بشود.
خونبس معمولن از طریق ازدواج میان طرفین ــ دختر دادن و دختر گرفتن ــ صورت میگرفته، و یا به هر ترتیب دیگری که کسان مقتول، و در صورت سابقهدار بودن امر، کسان آخرین مقتول را ارضاء کند و به گذشت وادارد.
از آنجا که اصل بر «خون در برابر خون» بوده و علیالرسم میبایست خون را با خون بشویند، چنانچه گذشت با شرایطی سهل صورت میگرفته یا خانوادهی مقتول با خونبهای اندکی از حق خود میگذشته، موضوع را چنین تلقی میکردند که در حقیقت، آن خون را به سادگی با آب شستهاند.
بدین ترتیب، اصطلاح خون را به آب شستن به معنی پامال شدن یا پامال کردن حق مقتول و آسانگیری در امر قصاص قاتل اوست:
«ــ من معتقدم که شما دو تیره باید اختلافهاتان را کنار بگذارید و با هم آشتی کنید؛ آخر خون را که با خون نباید شست!
ــ آنها پدر من را کشتهاند. فکر میکنید خون پدر را میشود با آب شست؟»