در کوزه گذاشتن و آبش را خوردن(چیزی را ــ)
از کتاب کوچه
درِ کوزه گذاشتن و آبش را خوردن! (چیزی را ــ)
این اصطلاح برای بیارزش و اعتبار وانمودن چیزی به کار میرود که آن را به اشتباه دارای ارزش و اهمیتی پنداشتهاند:
«ــ حسن حکم بازداشت محمود را گرفته.
ــ به حسن بگو حکم بازداشت را بگذارد درِ کوزه آبش را بخورد: محمود دو ماه پیش برای همیشه از ایران رفته!»
به صورت گذاشتن در کوزه و آبش را خوردن (چیزی را) نیز میآید.