آب را بر سر زنی، سر نشکند...

از کتاب کوچه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۳۵ توسط Hossein (بحث | مشارکت‌ها)

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به: ناوبری، جستجو

آب را بر سر زنی، سر نشکند.

خاک را بر سر زنی سر نشکند.

آب را با خاک اگر قاتی کنی، مالش دهی تا گِل شود، قالب زنی خشتی شود، کوه نَهی آجر شود، بر سر زنی سر بشکند!

بحر طویل‌گونه‌یی است پرداخته‌ی عوام؛ تمثیلی بر اثبات این حقیقت که هر کاری را طریقی است و در هر امری تنها از راه درست آن باید رفت تا به مقصود رسید.

علی‌اکبر عماد در جلد اول رنگارنگ، صفحه‌ی 477، احتمالن به نقل از محاضره‌الاواخر داستان زیر را آورده است:

شخصی به نزد ایاس ــ قاضی بصره که از اذکیای عرب است ــ رفته از او پرسید که: ــ اگرکسی خرما خورد اشکالی دارد؟

ایاس گفت: ــ نه

گفت: ــ بعد از خوردن خرما قدری آب بالای او خورد چه‌طور است؟

گفت: ــ هیچ اشکالی ندارد.

گفت: ــ اگر بعد از آن مدتی در آفتاب نشیند؟

گفت: ــ ضرر ندارد.

گفت: ــ پس چرا همان آب و خرما که در آفتاب گذارند بعد خورند حرام است؟

ایاس گفت: ــ اگر قدری آب به تو ریزند بر تو صدمه‌یی وارد آید؟

گفت: ــ نه.

گفت: ــ اگرقدری خاک بر تو پاشند آیا اعضاء ترا کوفتگی گیرد؟

گفت: ــ نه.

ایاس گفت: ــ اگر آب و خاک را به هم ضم کنند و خشتی سازند و بر سرت زنند چه شود؟

گفت: ــ بشکند و صدمه رساند.

قاضی گفت: ــ همچنان که ترکیب آن دو چیز سر تو بشکند، به شرح ایضن از ترکیب این سه چیز قانون شرع بشکند و حد بر تو لازم آید.