دهن را آب انداختن

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

دهن را آب انداختن

کسی را به طمع چیزی انداختن و به وسوسه، آتش اشتیاق در او شعله‌ور کردن: «آن‌قدر از ساق و سُمِ دختره برایش گفتند که دهنش را آب انداختند!»

برای حالت مشدد آن نگاه کنید به آب از لب و لوچه سرازیر شدن .