به آب افتادن
از کتاب کوچه
نسخهٔ تاریخ ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۶:۱۸ توسط Hossein (بحث | مشارکتها) (صفحهای جدید با 'به آب افتادن 1) در آب غوطه خوردن. به قصد تفریح یا شنا به حوض یا استخر درآمدن. آبتنی...' ایجاد کرد)
به آب افتادن
1) در آب غوطه خوردن. به قصد تفریح یا شنا به حوض یا استخر درآمدن. آبتنی کردن.
2) از میان رفتن و نابود شدن. بیحاصل و بینتیجه شدن: «همهی زحمتی که سر آن کار کشیدیم به آب افتاده.»
مترادف به آب رفتن.
3) بر سطح آب قرار گرفتن.
مترادف به آب رفتن .