یکی رفت یکی موند...

از کتاب کوچه
پرش به: ناوبری، جستجو

یکی رفت

یکی موند،

یکی به حسرت سر جنبوند!

ــ آب، سنگ، بید

  • چیستان روایت دیگری نیز دارد:

یکی رفت و یکی موند

یکی سَرِشو می‌جنبوند [یا یکی کَلَّه‌شو جنبوند].

  • هر دو روایت چیستان پاسخ دیگری نیز دارد و آن به ترتیب باد، کوه، سنبله‌ی گندم [یا ساقه‌ی علف] است. پروفسور ژوکوفسکی1] نیز در مجموعه گرانبهای خود آثار ممتاز آفرینش ملی ایران پاسخ آن را به صورت اخیر ضبط کرده. تذکر این نکته لازم است که صورت چیستان در ضبط پروفسور ژوکوفسکی با روایت دوگانه‌ی ما تطبیق نمی‌کند و از این گذشته یک‌سره مغیر شکل کلی چیستان‌های عامیانه است که معمولاً یا موزون است یا وضع قافیه‌ها احساسی از وزن در آن ایجاد می‌کند. روایت ژوکوفسکی به گونه‌یی است که پنداری نخست ترجمه‌ی روسی چیستان را یادداشت کرده آنگاه کوشیده است مجدداً آن را به فارسی برگرداند و توفیقی حاصل نکرده! ــ ضبط وی چنین است:

یکی می‌رود

یکی وا می‌ایستد

یکی می‌لرزد

[متن روسی، ش 28 ص 179]

پانوشت

  • ۱ مشخصات این کتاب چنین است:

.V. A. ZHUKOVSKII: OBRAZTSY PERSIDSKAGO NARODNAGO TVORCHESTVA – petersburg, 1902 پروفسور والنتین آلکسیه ویچ ژوکوفسکی ــ ایران‌شناس روسی و استاد زبان و ادب فارسی در دانشگاه پترزبورگ در سی ساله‌ی میان 1885 تا 1918 ــ مطالعات و تحقیقات گرانبهایی درباره‌ی ایران پس از اسلام به عمل آورده است. وی طی چهار سال (از 1883 تا 1886) به گشت و گذار و اقامت در این شهر و آن شهر ایران پرداخت، نمونه‌های بسیاری از ترانه‌ها و تصنیف‌ها و چیستان‌ها و اشعار عامیانه‌ی آن روزگار را گرد آورد و تحقیقات بسیاری در باب لهجه‌های فارسی انجام داد.