پل آنورِ آب (یا جو) بودن
از کتاب کوچه
پُل، آنوَرِ آب [یا جو۱] بودن
جز شکست و رسوایی و زیان، حاصلی برنگرفتن. نتیجهی منفی امری، هم از ابتدای آن قابل تشخیص و پیشبینی بودن. به دردسر گرفتار شدن. کار شخص زار بودن: «اگر کسبتان همینجور ضرر بدهد تا یکی دو ماه دیگر پلتان آنور آب است.»
مترادف حساب با اکرامالکاتبین بودن * کلاه پس معرکه بودن.
پانوشت
- ۱ در تداول: جوب و جوغ یا جوق.