صفحههای دارای بیشترین رده
نمایش در پائین تا ۲۰ نتیجه in range #۵۱ تا #۷۰.
نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
- آب بستن به... (۳ رده)
- هر سرکهیی از آب ترشتر است (۳ رده)
- آب به آسمان پاشیدن (۳ رده)
- آب به سوراخ مورچه(ها) ریختن (۳ رده)
- آب تند دادن (۳ رده)
- کون را به آب سرد زدن (۳ رده)
- آب دستت است نخور (یا زمین بگذار) و... (۳ رده)
- آب میآید در این خانه شر و شر (۳ رده)
- آب که سر بالا برود، قورباغه ابوعطا میخواند (۳ رده)
- آب، راه خودش را باز میکند (۳ رده)
- آباد کردن (جایی را) (۳ رده)
- آبی که میره به رودخونه؛ خودی خوره به ز بیگونه (۳ رده)
- آشیخ شمسالدین شمس آبادی، تو شمس آباد... (۳ رده)
- اول عمق آب را بپرس، بعد توش شنا کن (۳ رده)
- اگر ما برویم پشکلچینی، خره به آب پشکل میاندازد (۳ رده)
- بالارفتن (یا کشیدن) و یک آب هم رویش (۳ رده)
- به آب و آتش زدن (خود را ــ) (۳ رده)
- تا (وقتی که) این آب میرود... (۳ رده)
- خر تو(ی) آب خوابیدن (۳ رده)
- خیس آب و عرق شدن (۳ رده)
نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)