صفحههای دارای بیشترین رده
نمایش در پائین تا ۲۰ نتیجه in range #۲۵۱ تا #۲۷۰.
نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
- سرکه جایی ترش است که آب نباشد (۳ رده)
- آب (و آتش) روشنایی خانه است. (۳ رده)
- عاشقم، پول ندارم، کوزهتو بده آب بیارم (۳ رده)
- آب از دریا بخشیدن (۳ رده)
- مزهی آب دادن (۳ رده)
- آب بدود، نان بدود، (فلان) به دنبالش (۳ رده)
- نان اینجا، آب اینجا، کجا روم به زِ اینجا؟ (۳ رده)
- آب بردن 3 (۳ رده)
- آب به آبادانی میرود (۳ رده)
- وسمه را آب، گلاب را خواب (۳ رده)
- آب به سبد کردن (۳ رده)
- کلاه کچل را آب برد... (۲ رده)
- بیگدار به آب زدن (۲ رده)
- رخت دو هوو به یک صندوق میرود، آب دو تا جاری از (یا به) یک جو نمیرود (۲ رده)
- زیر (کسی) آب انداختن (۲ رده)
- عاقل به کنار جوی تا پل میجست، دیوانهی پابرهنه از آب گذشت (۲ رده)
- آب آورده (۲ رده)
- پته به (یا روی) آب افتادن (۲ رده)
- از آب درآمده (۲ رده)
- از آب گرفته (۲ رده)
نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)