صفحههای دارای بیشترین نسخه
نمایش در پائین تا ۲۰ نتیجه in range #۵۱ تا #۷۰.
نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
- آب بردن 2 (۲ نسخه)
- جد و آباد (کسی) را جنباندن (۲ نسخه)
- آب (و آتش) روشنایی خانه است. (۲ نسخه)
- کوزهی نو، دو روز آب را خنک نگه میدارد (۲ نسخه)
- آمیز والده (۲ نسخه)
- اگر کسی به گربه آب بپاشد دستش زگیل در میآورد. (۲ نسخه)
- برای بستنِ (جلوِ) دهنِ آمیرزا... (۲ نسخه)
- خوابگزاری (۲ نسخه)
- چوب، هر چه (یا هر قدر هم) سنگین باشد، آب فرو(یش) نمیبرد (۲ نسخه)
- آب آب را میجوید، کور عصا را (۲ نسخه)
- آب به آینه زدن (۲ نسخه)
- گشنه خواب نان میبیند، تشنه خواب آب (۲ نسخه)
- لب آب بردن و تشنه برگرداندن (کسی را ــ) (۲ نسخه)
- رخت دو هوو به یک صندوق میرود، آب دو تا جاری از (یا به) یک جو نمیرود (۲ نسخه)
- آب آب را میجوید، گودال هر دو را (۲ نسخه)
- حلقهی همکاران (۲ نسخه)
- آدمی که خیس است از آب (یا باران) نمیترسد (۲ نسخه)
- آب به کونِ خر (یا شتر)ریختن (۲ نسخه)
- آباد کردن (کسی را) (۲ نسخه)
- آزادی، آبادی است (۲ نسخه)
نمایش (۲۰تای قبلی | ۲۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)