صفحههای بدون پیوند میانویکی
این صفحات پیوندی به صفحهای به زبان دیگر نمیدارند:
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه in range #۱۰۱ تا #۱۵۰.
نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
- آب گودال را میجوید، کور عصا را!
- آب گیرش نمیآید، وگرنه شناگر ماهری است
- آب، خودش چاله را پیدا میکند
- آب، راه خودش را باز میکند
- آب، روشنایی است
- آب، میداند (یاخود داند) که آبادی کجاست
- آب، هر چه عمیقتر است آرامتر است
- آباجی
- آباد
- آباد (جد و آباد)
- آباد شدن
- آباد کردن (جایی را)
- آباد کردن (کسی را)
- آبت نبود، نانت نبود،... چه بود
- آبم است و گابم است، نوبت آسیابم است
- آبه اگر قوت داشت، قورباغهش نهنگ میشد
- آبِ پاکی رو(ی) دست ریختن
- آبی میون سنگ...
- آبی که در گودال (یا یکجا) بماند بو میگیرد (یا میگندد)
- آبی که میره به رودخونه؛ خودی خوره به ز بیگونه
- آبی که میره به رودخونه؛ چه خودی خوره، چه بیگونه
- آخدا! تو کریمی، اونم کریمه...
- آدمی که خیس است از آب (یا باران) نمیترسد
- آزادی، آبادی است
- آسیاب را به آبرو گرداندن
- آسید عباس هم با من کومک کرد
- آشیخ روباه
- آشیخ شمسالدین شمس آبادی، تو شمس آباد...
- آملا
- آمیز قلمدون
- آمیز والده
- آچس
- آکون
- آگوز
- ابابیل
- احمد شاملو
- از آب درآمدن
- از آب درآمده
- از آب درآوردن
- از آب شب مانده پرهیزش میدهند، باز هم ناخوش است
- از آب و آتش درآمدن
- از آب و گل درآمدن
- از آب گذشتن
- از آب گذشته
- از آب گرفتن
- از آب گرفته
- از آب، رنگ گرفتن
- از آب، کره گرفتن
- از بیآبی مردن بهتر، تا از قورباغه اجازه گرفتن
- الهی نانت بار آهو بشود، آبت کوه به کوه بگردد
نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)