صفحههای بلند
نمایش در پائین تا ۵۰ نتیجه in range #۷۱ تا #۱۲۰.
نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
- (تاریخچه) از بیآبی مردن بهتر، تا از قورباغه اجازه گرفتن [۷۴۹ بایت]
- (تاریخچه) در کوزه گذاشتن و آبش را خوردن(چیزی را ــ) [۷۴۵ بایت]
- (تاریخچه) نو کردن ماه به آب... [۷۴۳ بایت]
- (تاریخچه) خر را که ببرند عروسی، نه برای خوشیست، برای آب و هیزمکشیست [۷۳۳ بایت]
- (تاریخچه) آب تو(ی) شیر کردن [۷۳۱ بایت]
- (تاریخچه) رخت دو هوو به یک صندوق میرود، آب دو تا جاری از (یا به) یک جو نمیرود [۷۲۹ بایت]
- (تاریخچه) گشنه خواب نان میبیند، تشنه خواب آب [۷۲۰ بایت]
- (تاریخچه) آبم است و گابم است، نوبت آسیابم است [۷۱۶ بایت]
- (تاریخچه) انگار که آبش برده [۷۱۴ بایت]
- (تاریخچه) آب به (یا در) کرت آخر بودن [۷۱۳ بایت]
- (تاریخچه) آب به سوراخ مورچه(ها) ریختن [۷۰۱ بایت]
- (تاریخچه) آب از سرچشمه گل (آلود) بودن [۶۹۴ بایت]
- (تاریخچه) نقش خود را در آب دیدن [۶۷۹ بایت]
- (تاریخچه) اگر ظرف آب را وسط سفره بگذارند شمر به آب میرسد. [۶۷۸ بایت]
- (تاریخچه) لولنگ (خیلی) آب برداشتن [۶۵۹ بایت]
- (تاریخچه) آب دریا از دهن سگ نجس نمیشود [۶۵۲ بایت]
- (تاریخچه) آب به آن کوزه نکردن که... [۶۵۰ بایت]
- (تاریخچه) ای آب روون، شووَرَم بهاِم باشه مهربون [۶۴۹ بایت]
- (تاریخچه) بیگدار به آب زدن [۶۴۷ بایت]
- (تاریخچه) روز بیآبی به شاش موش آسیاب گرداندن [۶۴۰ بایت]
- (تاریخچه) به لانهی مورچه(ها) آب افتادن [۶۳۶ بایت]
- (تاریخچه) حلقهی همکاران [۶۲۹ بایت]
- (تاریخچه) مثل آب [۶۲۸ بایت]
- (تاریخچه) صد گوز و نود ریش، که از آب گذشتیم [۶۲۱ بایت]
- (تاریخچه) حوضی که آب ندارد قورباغه میخواهد چه کار؟ [۶۲۰ بایت]
- (تاریخچه) آب نطلبیده مراد است. [۶۲۰ بایت]
- (تاریخچه) بزرگی، یک دمش آب است، یک دمش آتش [۶۱۶ بایت]
- (تاریخچه) آچس [۶۱۵ بایت]
- (تاریخچه) به آب زدن [۶۱۳ بایت]
- (تاریخچه) آب پارسال و نان پیرارسال [۶۱۳ بایت]
- (تاریخچه) جل (یا گلیم) خود را از آب درآوردن [۶۰۹ بایت]
- (تاریخچه) عروس تعریفی گوزو از آب درمیآید [۶۰۹ بایت]
- (تاریخچه) اگر آب نمیآورد، کوزه هم نمیشکند [۶۰۹ بایت]
- (تاریخچه) نه آب و نه آبادانی، نه گلبانگ مسلمانی [۶۰۷ بایت]
- (تاریخچه) خدا بیامرزه مردهها رو که آباد میکنن زندهها رو [۶۰۴ بایت]
- (تاریخچه) آب آمد و تیمم باطل شد [۶۰۴ بایت]
- (تاریخچه) جایی نخوابیدن که زیرِ (آدم) آب بیفتد [۶۰۲ بایت]
- (تاریخچه) از آب و گل درآمدن [۵۹۸ بایت]
- (تاریخچه) آشیخ روباه [۵۹۶ بایت]
- (تاریخچه) خانهات آباد [۵۹۳ بایت]
- (تاریخچه) آب، راه خودش را باز میکند [۵۹۱ بایت]
- (تاریخچه) به آب افتادن [۵۸۸ بایت]
- (تاریخچه) سر (و) گوشی به آب دادن [۵۸۶ بایت]
- (تاریخچه) دنیا را آب ببرد، کچله را خواب میبرد [۵۸۱ بایت]
- (تاریخچه) عاقل به کنار جوی تا پل میجست، دیوانهی پابرهنه از آب گذشت [۵۸۱ بایت]
- (تاریخچه) آمیز قلمدون [۵۷۸ بایت]
- (تاریخچه) مرغابی سرش را میکند زیر آب، خیال میکند کسی نمیبیندش [۵۷۵ بایت]
- (تاریخچه) اگر کسی به گربه آب بپاشد دستش زگیل در میآورد. [۵۷۴ بایت]
- (تاریخچه) شیر پر بیآب هم تعریفی ندارد [۵۷۳ بایت]
- (تاریخچه) اول عمق آب را بپرس، بعد توش شنا کن [۵۷۲ بایت]
نمایش (۵۰تای قبلی | ۵۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)