صفحههای کوتاه
نمایش در پائین تا ۱۰۰ نتیجه in range #۵۱ تا #۱۵۰.
نمایش (۱۰۰تای قبلی | ۱۰۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
- (تاریخچه) هر بادی آب سرد نمیکند [۲۴۶ بایت]
- (تاریخچه) مثل ماهی از آب بیرون آمده... [۲۴۸ بایت]
- (تاریخچه) نان و آب داشتن [۲۴۸ بایت]
- (تاریخچه) سفرهی بینان جل است، کوزهی بیآب گل است [۲۵۰ بایت]
- (تاریخچه) آب جدا، دان (یا دانه) جدا [۲۵۳ بایت]
- (تاریخچه) آکون [۲۶۱ بایت]
- (تاریخچه) آب که جاری شد خودش چاله را پیدا میکند [۲۶۱ بایت]
- (تاریخچه) آبی که در گودال (یا یکجا) بماند بو میگیرد (یا میگندد) [۲۶۴ بایت]
- (تاریخچه) آب گرمابه، پارگین را شاید [۲۶۵ بایت]
- (تاریخچه) مهمان منی به آب، آن هم لب جوب [۲۶۸ بایت]
- (تاریخچه) باغت آباد! باغت آباد شه [۲۶۸ بایت]
- (تاریخچه) کلوخ خشک در آب جستن [۲۶۹ بایت]
- (تاریخچه) آب به چشم نداشتن [۲۶۹ بایت]
- (تاریخچه) آباد شدن [۲۷۰ بایت]
- (تاریخچه) آب به ریش (کسی) زدن [۲۷۲ بایت]
- (تاریخچه) مورچه را آب میبرد... [۲۷۴ بایت]
- (تاریخچه) خشت بر آب (یا به دریا) زدن [۲۷۵ بایت]
- (تاریخچه) از آب درآمده [۲۷۶ بایت]
- (تاریخچه) با آب طلا باید نوشت (یا بنویسند) [۲۸۰ بایت]
- (تاریخچه) آزادی، آبادی است [۲۸۰ بایت]
- (تاریخچه) تا به آب نزنی شناگر نمیشوی [۲۸۰ بایت]
- (تاریخچه) آب تند دادن [۲۸۰ بایت]
- (تاریخچه) کوزهی نو، آب خنک [۲۸۵ بایت]
- (تاریخچه) آمیز والده [۲۸۷ بایت]
- (تاریخچه) کوزهی نو، دو روز آب را خنک نگه میدارد [۲۸۷ بایت]
- (تاریخچه) آب بردن 3 [۲۸۷ بایت]
- (تاریخچه) بیل هزارمن آب برداشتن [۲۹۱ بایت]
- (تاریخچه) آب بردن [۲۹۸ بایت]
- (تاریخچه) سر بیآب تراشیدن [۲۹۹ بایت]
- (تاریخچه) آب به لانهی مورچهها انداختن [۲۹۹ بایت]
- (تاریخچه) کوزهی آب، تو راه چشمه میشکند [۳۰۱ بایت]
- (تاریخچه) اِ [۳۰۳ بایت]
- (تاریخچه) خر را میبرند عروسی که آب و هیزم بارش کنند [۳۰۳ بایت]
- (تاریخچه) هر سرکهیی از آب ترشتر است [۳۰۳ بایت]
- (تاریخچه) آب، خودش چاله را پیدا میکند [۳۰۴ بایت]
- (تاریخچه) به آب دادن پنجهی مریم [۳۰۶ بایت]
- (تاریخچه) آب بر آتش ریختن [۳۰۷ بایت]
- (تاریخچه) جد و آباد (کسی) را گفتن [۳۱۰ بایت]
- (تاریخچه) پته به آب رفتن [۳۱۲ بایت]
- (تاریخچه) از آب درآوردن [۳۱۵ بایت]
- (تاریخچه) آب بردن 2 [۳۱۵ بایت]
- (تاریخچه) قوت آب از سرچشمه است [۳۱۶ بایت]
- (تاریخچه) آب به (یا تو یا در)شکر کردن [۳۱۷ بایت]
- (تاریخچه) از آب گرفته [۳۲۱ بایت]
- (تاریخچه) آب که یکجا بماند بو میگیرد [۳۲۵ بایت]
- (تاریخچه) آباد کردن (کسی را) [۳۲۷ بایت]
- (تاریخچه) هر کسی آب دل خودش را میخورد [۳۲۸ بایت]
- (تاریخچه) خیس آب و عرق شدن [۳۳۰ بایت]
- (تاریخچه) نبود آباد [۳۳۱ بایت]
- (تاریخچه) به آب گوزیدن [۳۳۲ بایت]
- (تاریخچه) آب نمیبیند وگرنه شناگر ماهری است [۳۳۳ بایت]
- (تاریخچه) کور کور را میجوید، آب گودال را [۳۳۳ بایت]
- (تاریخچه) بغداد آباد [۳۳۴ بایت]
- (تاریخچه) بند را به آب دادن [۳۳۸ بایت]
- (تاریخچه) روغن زیر آب نمیماند [۳۳۹ بایت]
- (تاریخچه) آب (فلان) به جوی (بهمان) نرفتن [۳۴۲ بایت]
- (تاریخچه) از آب و آتش درآمدن [۳۴۳ بایت]
- (تاریخچه) آب گیرش نمیآید، وگرنه شناگر ماهری است [۳۴۴ بایت]
- (تاریخچه) پته به (یا روی) آب افتادن [۳۴۴ بایت]
- (تاریخچه) مزهی آب دادن [۳۴۴ بایت]
- (تاریخچه) امان از دوغ لیلی... [۳۵۰ بایت]
- (تاریخچه) دهن آب افتادن [۳۵۰ بایت]
- (تاریخچه) آب به آسمان پاشیدن [۳۵۰ بایت]
- (تاریخچه) آب بردن 1 [۳۵۳ بایت]
- (تاریخچه) خوردن و یک آب هم بالایش (چیزی را ــ) [۳۵۵ بایت]
- (تاریخچه) مثل آب جفت [۳۵۶ بایت]
- (تاریخچه) آباد (جد و آباد) [۳۵۶ بایت]
- (تاریخچه) آب به آب بخورد زور برمیدارد [۳۵۸ بایت]
- (تاریخچه) آب بیرون رفتن [۳۵۸ بایت]
- (تاریخچه) آدمی که خیس است از آب (یا باران) نمیترسد [۳۵۹ بایت]
- (تاریخچه) از آب شب مانده پرهیزش میدهند، باز هم ناخوش است [۳۶۱ بایت]
- (تاریخچه) آب انداختن [۳۶۱ بایت]
- (تاریخچه) آب (و آتش) روشنایی خانه است. [۳۶۵ بایت]
- (تاریخچه) آ (مانند آغ) [۳۶۹ بایت]
- (تاریخچه) خر تو(ی) آب خوابیدن [۳۷۳ بایت]
- (تاریخچه) ترک آب برداشتن [۳۷۳ بایت]
- (تاریخچه) کور عصا را میجوید، آب گودال را [۳۷۵ بایت]
- (تاریخچه) آب که سر بالا برود، قورباغه ابوعطا میخواند [۳۷۶ بایت]
- (تاریخچه) سرکه جایی ترش است که آب نباشد [۳۸۰ بایت]
- (تاریخچه) آب، روشنایی است [۳۸۵ بایت]
- (تاریخچه) برخلاف جریان آب شنا کردن [۳۸۷ بایت]
- (تاریخچه) ملک با کفر آباد میشود، با ظلم نمیشود [۳۸۷ بایت]
- (تاریخچه) آب در کوزه و ما تشنهلبان میگردیم... [۳۹۱ بایت]
- (تاریخچه) هر کجا دیدیم، آب از جو به دریا میرود [۳۹۱ بایت]
- (تاریخچه) مثل آبی که روی آتش بریزند... [۳۹۳ بایت]
- (تاریخچه) به آب و آتش زدن (خود را ــ) [۳۹۳ بایت]
- (تاریخچه) آب آب را میجوید، کور عصا را [۳۹۵ بایت]
- (تاریخچه) آب شیرین و مشک گندیده؟ [۳۹۷ بایت]
- (تاریخچه) آب، هر چه عمیقتر است آرامتر است [۳۹۷ بایت]
- (تاریخچه) تا ریشه در آب است امید ثمری هست [۳۹۷ بایت]
- (تاریخچه) انگار یک تشت آب سرد ریختند سرم [۳۹۹ بایت]
- (تاریخچه) آبی که میره به رودخونه؛ خودی خوره به ز بیگونه [۴۰۰ بایت]
- (تاریخچه) آب افتادن [۴۰۴ بایت]
- (تاریخچه) بغداد (کسی) را آباد کردن [۴۰۸ بایت]
- (تاریخچه) آب صدای (شرشر) خودش را نمیشنود [۴۰۹ بایت]
- (تاریخچه) مهمان منی به آب خوردن، لب جوب [۴۱۱ بایت]
- (تاریخچه) آب به کون خر (یا شتر)ریختن [۴۱۲ بایت]
- (تاریخچه) الهی نانت بار آهو بشود، آبت کوه به کوه بگردد [۴۱۳ بایت]
- (تاریخچه) فوت آب بودن [۴۱۵ بایت]
- (تاریخچه) آگوز [۴۱۶ بایت]
نمایش (۱۰۰تای قبلی | ۱۰۰تای بعدی) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)